یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باش

اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز
هر سال این فکر را به یادمان می آورد.پس نوروزت مبارک که سالت را سرشار از عشق کند. .

هر سحر آفتاب من بودی / همه شب ها شهاب من بودی / ور شکستم بدون چشمانت / تو تمام حساب من بودی .

قشنگترین عشق ، نگاه خداوند بر بندگان است ، تو را به همان نگاه می سپارم .

لاک پشت صد ها بار توبه می کرد اگر می دانست ، بیرون آمدن از لاک آرزوی مشترکی است بین او و عقاب بالای سرش .

عمر آدم کفاف نمیده به آخر جاده ی معرفت برسه ، آهای تو که آخر این جاده ای : سلام !

دو نگاهی که کردمت همه عمر / نرود تا قیامت از یادم / نگاه اولین که دل بردی / نگاه آخرین که جان دادم .

امشب شب رویای تو بود و تو نبودی / در دل همه آوای تو بود و تو نبودی / دل زیر لب آهسته تمنای تو میکرد / در حسرت دیدار تو بود و تو نبودی .

با همین دست به دستان تو عادت کردم / این گناه است ولی جان تو عادت کردم / جا برای من گنجشک زیاد است اما / بر درختان خیابان تو عادت کردم / گرچه گلدان من از خشک شدن میترسد / به ته خالی لیوان تو عادت کردم / مانده ام آخر این شعر چه باشد افسوس / بر نداشتن پایان تو عادت کردم .

نقاش خوبی نبودم اما این روزها به لطف تو انتظار را دیدنی میکشم .

خدایا ! دستانی را در دستانم قرار بده که پاهایش با دیگری پیش نرود .

در محکمه ی عشق کنم از تو شکایت به خدایت / گویم که مرا کشت ، همین مهر و صفایت .

یخ واسه اینکه آب رو خنک کنه خودش رو فدا میکنه ، آهای رفیق ، یخ روزگارتم !

آسمان را به پاس خورشید ، باغ را به حرمت گل و تو را به خاطر قلب مهربانت دوست دارم .

در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند .

تو هیچ وقت خیاط خوبی نخواهی شد ! ببین باز هم دلم را تنگ کرده ای .

گفتی فراموش کردن کار ساده یست ، تو فراموش کن ، من این ساده ها را بلد نیستم !

اگه تو کوچه پس کوچه های قلبم گم شدی ، دنبال کسی نباش که بهت آدرس بده ، چون فقط تو اونجایی !

کوله بارم بر دوش ، سفری تا ته تنهایی محض ، سازکم با من گفت : هرکجا لرزیدی ، از سفر ترسیدی ، تو بگو از ته دل ، من خدا را دارم .

آرزویم این است ، در پس این همه دیوار ، با آرزوهایت یک به یک کنی دیدار .